ازاواخر دهه 40 که شاهینی ها به پرسپولیس کوچ کردند و تیم مردمی پرسپولیس در مقابل تاجی که محبوب دربار بود و البته هواداران خاص خود از طبقه ای خاص را داشت, قد علم کرد تا اوایل دهه 80 فوتبال ایران در سرخابیها خلاصه میشد.(البته بعد از انقلاب تاج در ردای استقلال به محبوبیت زیادی در اقشار مختلف جامعه دست پیدا کرد)از حق نگذریم سبز جامگان تهرانی هم همیشه بالا نشین جدول بودندو موی دماغ دو غول بزرگ پایتخت! اما پاس با اینکه قدمتی چند ده ساله داشت و دوست داشتنی بود ,اما هرگز محبوبیت فراگیر سرخابیها را نداشت.بودند جرقه هایی که آمدند و نامی برای خود دست و پا کردند و اما ماندگاری و محبوبیت و همچنین اقتدار پرسپولیس و استقلال هرگر بدست نیاوردند.کشاورز, بهمن, سایپایی که در اوایل دهه 70 با دو قهرمانی پیاپی جامعه فوتبال را شگفت زده کرد و سپس به خواب زمستانی رفت! و تیمهای شهرستانی مثل ملوان, شاهین اهواز, صنعت نفت و تراکتور که البته در شهرهای خود محبوب بودندو در جام حذفی در برهه ای از زمان خوش درخشیدند...
اما با شروع دهه 80 و استارت لیگ شبه حرفه ای! تیمهای صنعتی مثل سپاهان ,ذوب آهن, فولاد و سایپا با تزریق مایه حیات فوتبال حرفه ای, یعنی پول! و تجهیز و حمایت های فراوان مسئولین خود ,به یکباره معادله 2 قطبی را بر هم زدند.البته از حق نگذریم مسئولین سازمان هم با تصمیمات و رویکردهایی که نسبت به دو تیم محبوب پایتخت داشتند, نهایت سعی و اهتمام خود را برای تضعیف وتحقیر این دو تیم محبوب بکار بستند.با همه این اوصاف هنوز سراغ نداریم تیمی که بتواند روی سکوها با این دو تیم برابری کند و محبوب قلبهای اقشار وطیفهای مختلف باشد.
اما به فصل پیش و رو میرسیم و شروع طوفانی سرخپوشان و جذب ستاره هایی چون قاضی, حسینی, ماهینی, بنگر, انصاریفر و... و... که علاوه بر تقویت خود باعث تضعیف و احتمالا از رده خارج کردن مدعیان بزرگی چون ذوب آهن و سپاهانی خواهد شد که بعید میدانیم امسال لقمه گلوگیری برای سرخابیها باشد. ودر جناح دیگر میدان استقلال, فتح ا... زاده که پارسال تیم خوبی بسته بود, امسال با حفظ نیمی از سرمایه های خود و جذب بازیکنان قدیمی آبی پوش سعی در تقویت خود کرد و از همه مهمتر مردی را بالای سر تیم خود آورد که نامش با قهرمانی عجین شده; امیر قلعه نوعی.بی گمان ژنرال آبیها میتواند بر گ برنده استقلالی باشد که جنگ پیش فصل را به رقیب سنتی باخته و تمام امید خود را به تفکرات جاه طلبانه امیر قلعه معطوف ساخته و صد البته در این قسمت معادله ,یعنی شناخت کادر فنی از بازیکنان و فوتبال ایرانی چند گام از حریف سرخپوش پیش هستند.با همه این اوصاف امسال باید یک جدال تمام عیار را بین سرخابیهای تهرانی شاهد باشیم.بیگمان این اتفاق گرچه شاید کمکی به پیشرفت عمومی فوتبال در کل مساحت ایران زمین نکند اما هواداران این 2 تیم را که بی اغراق بیش از80 در صد کل فوتبالدوستان را شامل میشود راهی دوران اقتدار وعصر فوتبال 2 قطبی طی سالهای 50 تا 80 خواهد کرد.و شاید این اتفاق فرخنده به بالندگی و بیداری غول خفته آسیا که آخرین هنر نمایی همه جانبه اش در سالهای 90-91 و با قهرمانیهای سه گانه تیم ملی پرسپولیس و استقلال در قاره پهناور بود کمک شایانی کند.
منبع:وبلاگ فریاد سرخ _ پویا زرندی
نظرات شما عزیزان:
پویا زرندی
ساعت10:58---25 تير 1391
این مطلبو وقتی نوشتم که استقلال هنوز با جانواریو و جباری و نکونام قرارداد نبسته بود.الان باید اقرار کنم.استقلال هم از لحاظ مهره چیزی از پرسپولیس کم ندارد و امسال جنگی تمام عیار در لیگ آتی خواهیم داشت که مارو میبرد به سالهای نوستالژیک و خاطره ساز 60-70 و فوتبال رنگی. پاسخ:سلام،من هم با نظرت موافقم.سکان فوتبال ایران حالا دوباره بر دستان سرخابی های پایتخت افتاده؛
همانند اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 که هم در جام باشگاهها و هم در بازهای آسیایی به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کردیم.
از همه بیشتر بابت پایان دوره طلایی فوتبال اصفهان خوشحالم که ....!
پویا زرندی
ساعت17:32---20 تير 1391
ممنون امیر جان.در کل به شخصه اقتدار استقلال و پرسپولیس رو باعث رونق فوتبال ملی و شور و هیجان عمومی تو جامعه ورزشی میدونم و امیدوارم بعد از سالها که هیچ کدام از این 2 تیم باهم در اوج نبودند امسال یم لیگ 2 قطبی و سرخابی را بهمراه داشته باشیم در کنار فضای سالم رقابتی و الته کری های معمول هواداران پاسخ:سلام،
من هم برای موفقیت و بازگشت دو قطب اصلی فوتبال ایران به قله های افتخار و رساندن به آرزوهای هوادارنشان،دعا می کنم.
امیر خادم
ساعت14:06---20 تير 1391
سلام.اتفاقا اون مطلب بازگشت به عصر 2 قطبی ها رو میخواستم پیشنهاد کنم که تو وبلاگت بزاری گفتم شاید یک کم هوادار مئابانه نوشتم و هواداران آبی رو خوش نیاد
پاسخ:هر مطلبی را که دوست داشتی با هر نوع سلیقه و قلمی را شما اجازه دارید با کاربری خودتان در وبلاگ قرار دهید.بنده افتخار هم می کنم که شما دست نوشته هایت را قابل ما بدانی.
خودم این مطلب را با کاربری شما در وبلاگ قرار می دهم و فقط نظرم را مثل همین کامنت اولیم در آن می نویسم.
|